آیا به آسمان نمینگرند که ما آن را چگونه بر افراشتیم (قرآن)

آیا به آسمان نمینگرند که ما آن را چگونه بر افراشتیم (قرآن)
نیروی گرانش در سیاهچاله ها بحدی قویست که همه چیز را بدرون خود میکشد حتی نور هم در دام این نیرو می افتد و نمیتواند از آن بگریزد

6 - ماه های حرام در قرآن کدام ماه ها هستند؟

ماه های حرام در قرآن
 إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِندَ اللّهِ اثْنَا عَشَرَ شَهْراً فِي كِتَابِ اللّهِ يَوْمَ خَلَقَ السَّمَاوَات وَالأَرْضَ مِنْهَا أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ فَلاَ تَظْلِمُواْ فِيهِنَّ أَنفُسَكُمْ وَقَاتِلُواْ الْمُشْرِكِينَ كَآفَّةً كَمَا يُقَاتِلُونَكُمْ كَآفَّةً وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ [التوبة : 36]
البته تعداد ماه ها در پیشگاه خدا دوازده ماه است روزی که آسمانها را آفرید و زمین را آفرید از آنها چهار ماه حرام است آن روش پایدار است پس در آن بر خود ستم نکنید و با مشرکین بصورت دسته جمعی نبرد کنید همانگونه که با شما بطور دسته جمعی می جنگند و بدانید که خدا با رعایت کننده هاست36
ماه های حرام در قرآن بترتیب عبارتند از  رمضان، شوال، ذیقعده و ذیحجه
که در این مقاله با توجه به آیات قرآن به بررسی آن از دیدگاه قرآن میپردازیم
اللّهُ الَّذِي رَفَعَ السَّمَاوَاتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِي لأَجَلٍ مُّسَمًّى يُدَبِّرُ الأَمْرَ يُفَصِّلُ الآيَاتِ لَعَلَّكُم بِلِقَاء رَبِّكُمْ تُوقِنُونَ [الرعد : 2]
خدا کسی است که آسمانها را بدون ستونی که شما آن را ببینید بر افراشت سپس بر عرش پرداخت و خورشید و ماه را به حرکت درآورد هرکدامشان تا سررسیدی معین جاری هستند کارها را تدبیر می کند آیات را بصورت مفصل بیان می کند باشد که شما به پیوستن به پروردگارتان یقین پیدا کنید 2
حرکت ماه و خورشید و اجرام  آسمانی برای این است که ما حساب و عدد سالیان را که مربوط به زمان است را بشناسیم
هُوَ الَّذِي جَعَلَ الشَّمْسَ ضِيَاء وَالْقَمَرَ نُوراً وَقَدَّرَهُ مَنَازِلَ لِتَعْلَمُواْ عَدَدَ السِّنِينَ وَالْحِسَابَ مَا خَلَقَ اللّهُ ذَلِكَ إِلاَّ بِالْحَقِّ يُفَصِّلُ الآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ [يونس : 5]
4 او کسیست که خورشید را فروزان (روشنی بخش) و ماه را روشنایی (منعکس کننده ی نوری) قرار داده و برای آن مکانهایی برای فرود محاسبه کردیم تا شما عدد سالها و حساب کردن را بدانید خدا ان را (ماه و خورشید و محاسبات حرکتی انها را )خلق نکرده است مگر به حقیقت .  آیات را برای قومی که میدانند جدا میسازد
 زمانها در قرآن
روز = یوم  ماه = شهر  سال = سنه + عام + حول  شتاء = زمستان   صیف = تابستان ظهرو صبح و شب = لیل نیمه شب = آناء الیل  مغرب وعصر  سپیده دم = فلق +فجر+شفق  مواقع النجوم = موقعیتها و زمانهای ستاره ها  و............
نام ماه هایی که در قرآن امده
رمضان  و حج
نام روزهای هفته که در قرآن آمده
جمعه = جمعه و شنبه = السبت 
نام فصلهایی که در قرآن آمده 
تابستان و زمستان
 إِيلَافِهِمْ رِحْلَةَ الشِّتَاء وَالصَّيْفِ [قريش : 2]دوستی کردن آنها مانند کوچ کردن در زمستان و تابستان است ﴿۲
نگارش فصول در قران نشان از سال شمسی است و نگارش ماه ها در قران نشان از سال قمریست


شمار سال در قران متفاوت است گاهی با سنه و بعضاٌ عام و گاهی با حول سال را بیان می کند به آیات زیر دقت کنید
عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّىَ يُحْيِـي هَـَذِهِ اللّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا فَأَمَاتَهُ اللّهُ مِئَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قَالَ كَمْ لَبِثْتَ قَالَ لَبِثْتُ يَوْماً أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قَالَ بَل لَّبِثْتَ مِئَةَ عَامٍ فَانظُرْ إِلَى طَعَامِكَ وَشَرَابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ وَانظُرْ إِلَى حِمَارِكَ وَلِنَجْعَلَكَ آيَةً لِّلنَّاسِ وَانظُرْ إِلَى العِظَامِ كَيْفَ نُنشِزُهَا ثُمَّ نَكْسُوهَا لَحْماً فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ [البقرة : 259]یا مانند مردی که بر شهری گذر میکرد که در آن خانه ها فرو ریخته بود گفت : خدا آن را چگونه  بعد از مرگش زنده میکند و خدا او را یکصد سال میراند سپس او را بر انگیخت . گفت : چه مدت زمان درنگ کردی گفت یک روز یا قسمتی از روز را ماندم گفت بلکه یکصد سال است که مانده ای و به غذایت نگاه کن و به نوشیدنی خود که نگندیده و به خرت نگاه کن و تا تو را آیه ای برای مردم قرار دهیم و به استخوانها نگاه کن که چگونه آن را برجسته می کنیم سپس آن را با گوشتی می پوشانیم  پس وقتیکه دلایل برایش روشن شد گفت دانستم که قطعاً خدا بر هر چیزی تواناست ﴿۲۵۹ 
يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ ثُمَّ يَعْرُجُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ [السجدة : 5] دستو را از آسمان بسوی زمین تدبیر میکند سپس بسوی او باز میگردد در روزی  که مقدار آن هزار سال است از آنچه می شمارید ﴿۵
وَالْوَالِدَاتُ يُرْضِعْنَ أَوْلاَدَهُنَّ حَوْلَيْنِ كَامِلَيْنِ لِمَنْ أَرَادَ أَن يُتِمَّ الرَّضَاعَةَ وَعلَى الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَكِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ لاَ تُكَلَّفُ نَفْسٌ إِلاَّ وُسْعَهَا لاَ تُضَآرَّ وَالِدَةٌ بِوَلَدِهَا وَلاَ مَوْلُودٌ لَّهُ بِوَلَدِهِ وَعَلَى الْوَارِثِ مِثْلُ ذَلِكَ فَإِنْ أَرَادَا فِصَالاً عَن تَرَاضٍ مِّنْهُمَا وَتَشَاوُرٍ فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْهِمَا وَإِنْ أَرَدتُّمْ أَن تَسْتَرْضِعُواْ أَوْلاَدَكُمْ فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْكُمْ إِذَا سَلَّمْتُم مَّا آتَيْتُم بِالْمَعْرُوفِ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ [البقرة : 233]  و مادرانی که فرزندانشان را شیر میدهند دو سال کامل (فرصت دارد) برای هر کس  که بخواهد تمام کند شیر دادن را و بر پدر کودک است غذای آنها و پوشاک آنها به نیکی کسی جز به اندازه توانش تکلیف نشود . مادر به خاطر کودکش ضرر نکند ونه پدر به خاطر کودکش  و برارث برنده است مانند آن . و اگر آندو جدا کردن از شیردادن خواستند و مشورتی پس گناهی بر آندو نیست و اگر شیردهی فرزندانتان را خواستید پس مشگلی بر شما نیست وقتی آن (شیر دادن به فرزندتان) را قبول کنید به طور معمول (هزینۀ آن را) بدهید و حدود خدا را رعایت کنید و بدانید حتماً خدا به آنچه می کنید بیناست ﴿۲۳۳﴾ سال کبیسه و معمول
باید توجه داشت که حول به معنی سال کبیسه
 است از حولین کاملین به این نتیجه میرسیم
وَالَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنكُمْ وَيَذَرُونَ أَزْوَاجاً وَصِيَّةً لِّأَزْوَاجِهِم مَّتَاعاً إِلَى الْحَوْلِ غَيْرَ إِخْرَاجٍ فَإِنْ خَرَجْنَ فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِي مَا فَعَلْنَ فِيَ أَنفُسِهِنَّ مِن مَّعْرُوفٍ وَاللّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ [البقرة : 240]و کسانی که از شما می میرند و ازواجی باقی می گذارند وصیت است برای ازواجشان بهره مند شدن تا یک سال بدون اخراج کردن و اگر خودشان خواستند که بروند گناهی بر شما نیست در آنچه با خودشان به طور معمول انجام دهند و خدا عزتمند حکیم است ﴿۲۴۰ 

محاسبات بر اساس حرکت زمین بدور خورشید سال شمسی وپدید آمدن فصول
باید بدانیم که نام سال قمری و سال شمسی یک قرار داد بشریست و برای گاه شماری این نامها بر آن نهاده شده اما  قرآن بر اساس همین قرار دادهای بشری هم از سال شمسی و هم از سال قمری سخن می گوید . قرآن از ماه های حرام و سال و سال کامل و فصل ها سخن میگوید که برای کشاورزان هنگام درو کردن و کاشت محصول دانستن این زمانها مطلب بسیار مهمی است بعنوان مثال : در تعبیر خواب ملک  یوسف میگوید : قَالَ تَزْرَعُونَ سَبْعَ سِنِينَ دَأَباً فَمَا حَصَدتُّمْ فَذَرُوهُ فِي سُنبُلِهِ إِلاَّ قَلِيلاً مِّمَّا تَأْكُلُونَ [يوسف : 47]
گفت هفت سال پی در پی زراعت کنید و آنچه را درو می کنید بگذارید تا در خوشه بماند مگر مقدار کمی از ان را که می خورید (بقیه را پس انداز کنید)
هفت سال پی در پی بکارید و ذخیره کنید بدون تردید یوسف در این آیه  از سال شمسی سخن می گوید  با توجه به اینکه سال قمری هر سال بین 10 تا 11 روز از سال شمسی عقب میماند و در طول هفت سال فصل کشت اگر بر مبنای سال قمری محاسبه گردد حدودا دو ماه و نیم عقب تر از سال شمسی است  معقول نیست که یوسف گفته باشد مثلآ به جای اوایل بهار مصریان اوایل زمستان که تقریبآ فصل مناسبی برای کشت نیست دانه بکارند و قطعآ در گفتن اینکه هفت سال پی در پی بکارید و ذخیره کنید منظور یوسف محاسبه ی فصول بر اساس سال شمسی است وبرای مصریان دانستن فصلها که بر اساس سال شمسی محاسبه میگردد ضروری بود و آنها میدانستند که در چه فصلی از سال شمسی باید اقدام به این کار کنند
و اینکه در قرآن وقتی خداوند از دوستی یا عهد و پیمان قریش مثال میزند آنرا به کوچ کردن زمستان و تابستان تمثیل میکند و از فصل سخن میگوید و البته بطور حتم آن را بر اساس سال شمسی محاسبه میکند
دلیل دیگری برای سال شمسی سخن گفتن از فصل است که ماه های قمری فاقد فصل هستند و  ماه ها در فصلهای متفاوت شروع میشوند و پایان می یابند مثلآ ماه رمضان ممکن است در زمستان و یا تابستان و یا در بهار و پاییز  قرار بگیرد در قرآن وقتی خداوند از دوستی یا عهد و پیمان قریش مثال میزند آنرا به کوچ کردن زمستان و تابستان تمثیل میکند و از فصل سخن میگوید و البته بطور حتم آن را بر اساس سال شمسی محاسبه میکند زیرا فصول بر اساس ماه های قمری متغیر هستند برای همین هم هست که ماه رمضان گاهی در تابستان و گاهی در زمستان فرا میرسد
إِيلَافِهِمْ رِحْلَةَ الشِّتَاء وَالصَّيْفِ [قريش : 2] دوستی یا عهدو پیمان آنها مانند کوچ کردن زمستان و تابستان است
و اگر به آیه ی 49 همین سوره نگاه کنیم شاید فرق بین سنه و عام روشن گردد یعنی زبان قرآن می گوید که یوسف سنه را به سال شمسی بیان می کند و منظورش از عام سال قمریست که از مجموع دوازده ماه قمری حاصل می شود
ثُمَّ يَأْتِي مِن بَعْدِ ذَلِكَ عَامٌ فِيهِ يُغَاثُ النَّاسُ وَفِيهِ يَعْصِرُونَ [يوسف : 49] 
سپس بعد از آن سالی می آید که مردم به تنگنا می افتند و باید به مردم کمک شود  ﴿۴۹﴾  
دلیل دیگری که میتوان نتیجه گرفت که عام به سال قمری اطلاق میشود توبه 37 است >>> إِنَّمَا النَّسِيءُ زِيَادَةٌ فِي الْكُفْرِ يُضَلُّ بِهِ الَّذِينَ كَفَرُواْ يُحِلِّونَهُ عَاماً وَيُحَرِّمُونَهُ عَاماً لِّيُوَاطِؤُواْ عِدَّةَ مَا حَرَّمَ اللّهُ فَيُحِلُّواْ مَا حَرَّمَ اللّهُ زُيِّنَ لَهُمْ سُوءُ أَعْمَالِهِمْ وَاللّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ [التوبة : 37] جز این نیست که بی اعتنایی افزایش در کفر است که بوسیلۀ آن گمراه می شوند کسانی که کافر شدند در سالی آن را حلال میشمارند و سالی دیگر حرامش میکنند تا تعداد آنچه را که خدا حرام کرده زیر پا بگذارند و تا حلال کنند آنچه را خدا حرام کرده برای آنها بدی اعمالشان آراسته گردیده و خدا قوم کافران را هدایت نمی کند ﴿۳۷﴾ 

این آیه بروشنی در باره ی ماه های حرام است و دارد از ماه و سالی که ماه های قمری آن را ایجاد میکند بحث می کند و کلمه ی عام در این آیه مفهوم سال قمری را برای ما تبیین می کند

طبیعی است وقتی قرآن از یک ماه سخن میگوید منظورش یکبار کامل گردش ماه بدور زمین است یعنی از زمانی که هلال ماه در آسمان پدیدار میشود تا زمانی که دیگر محو میشود و تا پدیدار شدن دوباره اش را یک ماه مینامیم
محاسبات بر مبنای حرکت ماه بدور زمین که ما آن را یک ماه میشناسیم
يَسْأَلُونَكَ عَنِ الأهِلَّةِ قُلْ هِيَ مَوَاقِيتُ لِلنَّاسِ وَالْحَجِّ وَلَيْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوْاْ الْبُيُوتَ مِن ظُهُورِهَا وَلَـكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقَى وَأْتُواْ الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا وَاتَّقُواْ اللّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ [البقرة : 189]
از تو در باره ی  هلال های ماه میپرسند بگو آن اوقاتی است برای انسانها و برای حج و خوب نیست که به خانه ها از پشت آنها بیایید و لیکن خوب کسیست که رعایت میکند و به خانه ها از درب هایش بیایید و حدود خدا را رعایت کنید شاید رستگار شوید 189
لِّلَّذِينَ يُؤْلُونَ مِن نِّسَآئِهِمْ تَرَبُّصُ أَرْبَعَةِ أَشْهُرٍ فَإِنْ فَآؤُوا فَإِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ [البقرة : 226]
برای کسانی که اعراض میکنند  که با زنانشان هم خوابی نکنند چهار ماه انتظار کشیدن است واگر بازگشتند قطعآ خدا آمرزنده  مهربان است 226
وَالَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنكُمْ وَيَذَرُونَ أَزْوَاجاً يَتَرَبَّصْنَ بِأَنفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَعَشْراً فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا فَعَلْنَ فِي أَنفُسِهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَاللّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ [البقرة : 234]
و کسانی که از شما میمیرند و همسرانی را تنها می گذارند خود آن زنان چهار ماه و ده روز انتظار کشند سپس  هر وقت به سر آمد خویش رسیدند پس گناهی بر شما نیست در آنچه که آن زنان در باره خودشان به نیکی بکنند و خدا به آنچه میکنید آگاه است 234
شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِيَ أُنزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِّلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِّنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ فَمَن شَهِدَ مِنكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَمَن كَانَ مَرِيضاً أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَيَّامٍ أُخَرَ يُرِيدُ اللّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلاَ يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَلِتُكْمِلُواْ الْعِدَّةَ وَلِتُكَبِّرُواْ اللّهَ عَلَى مَا هَدَاكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ [البقرة : 185]
ماه رمضان که در آن قرآن نازل شد هدایتی است برای مردم و روشنگریهایی از هدایت و جدا کننده ی حق و باطل است  پس  هر کس از شما که (در شهر خود) حضور دارد ماه را روزه بدارد و آنکس که  مریض باشد یا بر سفر باشد (و نتواند روزه بگیرد )پس (به اندازه ی) تعدادش از روزهای دیگر (روزه بگیرد) خدا برای شما آسانی را می خواهد و برای  شما سختی را نمی خواهد و تا کامل کنید تعداد (روزه ها ) را و بزرگ بدارید خدا را بر آنچه هدایت کرد شما را و شاید شما تشکر کنید 185
الشَّهْرُ الْحَرَامُ بِالشَّهْرِ الْحَرَامِ وَالْحُرُمَاتُ قِصَاصٌ فَمَنِ اعْتَدَى عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُواْ عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى عَلَيْكُمْ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ [البقرة : 194]
ماه حرام به ماه حرام و حریم های قصاص و آنکس که بر شما تجاوز کند پس بر او تجاوز کنید بمانند آنچه بر شما تجاوز کرده است حدود خدا را رعایت کنیدو بدانید که خدا با کسانیست که حدود خدا را رعایت میکنند 194
يَسْأَلُونَكَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرَامِ قِتَالٍ فِيهِ قُلْ قِتَالٌ فِيهِ كَبِيرٌ وَصَدٌّ عَن سَبِيلِ اللّهِ وَكُفْرٌ بِهِ وَالْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَإِخْرَاجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَكْبَرُ عِندَ اللّهِ وَالْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ وَلاَ يَزَالُونَ يُقَاتِلُونَكُمْ حَتَّىَ يَرُدُّوكُمْ عَن دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطَاعُواْ وَمَن يَرْتَدِدْ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَيَمُتْ وَهُوَ كَافِرٌ فَأُوْلَـئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِي الدُّنْيَا وَالآخِرَةِ وَأُوْلَـئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ [البقرة : 217]
از تو در باره ی ماه حرام و جنگ کردن  درآن می پرسسند بگو جنگ در آن بزرگ است و بازداشتنی است از راه خدا و به آن انکارکردن است و مسجد الحرام و اخراج مردمانش از آن بزرگتر است نزد خدا و فتنه از قتل بزرگتر است و همواره جنگ می کنند با شما تا باز گردانند شما را از روشتان اگر بتوانند و آنکس که باز گردد از روش خود و بمیرد و او منکر باشد پس آنها هستند که اعمالشان در دنیاو آخرت تباه شده و آنها اصحاب آتش هستند که آنها در آن اقامت میگزینند 217
ماه حرام چیست ؟
و بر خلاف تصورات و باورهای غلطی که تاکنون ایجاد شده تا بگونه ای ماه های حرام را طور دیگری توجیه کنند که ماه های حرام را هم باید از سنت و احادیث و یا کتب من قبل استخراج کرد آنگونه که از آیات قرآن استنباط میشود ماه های حرام به ماه هایی گفته میشود که در آنها جنگ کشتار و خونریزی وتباه کاری حتی قصاص کردن باید متوقف شود
ماه های حرام کدام هستند ؟
باز هم بر اساس آیات قرآن در میابیم که ماه حرام از ماه رمضان که نام آن در قرآن آمدهشروع میشود که در آن بسیار از حلال های خدا در این ماه برای روزه داران حرام میشود خوردن آشامیدن نزدیکی نکردن با همسر و ............ درست همانهایی که برای حج گذاران حرام میشود اگر قرآن را با تانی بخوانیم و به دو ماه دیگر که بین این دو ماه هستند که فقط در قرآن نام هر دوی آنها نگاشته شده خواهیم دید که ماه های حرام با توجه به آیاتی که بررسی خواهیم کرد عبارتند از رمضان، شوال، ذیقعده و ذیحجه
ماه های حرام در قرآن بترتیب عبارتند از  رمضان، شوال، ذیقعده و ذیحجه
دلیل اول : یک بار دیگر به ترتیب قرار گرفتن نام های ماه های قمری بیندازید در خواهید یافت که فقط نام دو ماه در قرآن امده و اول نام ماه رمضان امده و بعد نام ماه حج و بین این 2 ماه ماه های شوال و ذیقعده قرار گرفته اند
اینکه چگونه میشود در یافت که ماه های حرام پشت سر هم قرار گرفته اند و بر خلاف افسانه های رویا پردازان از یک دیگر جدا نیستند کافیست به سوره ی توبه سری بزنیم تا اهل خرد و تحقیق در یابند که چرابا استناد به قرآن ماه های حرام پشت سر هم قرار میگیرند
  بَرَاءةٌ مِّنَ اللّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى الَّذِينَ عَاهَدتُّم مِّنَ الْمُشْرِكِينَ [التوبة : 1]  فَسِيحُواْ فِي الأَرْضِ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَاعْلَمُواْ أَنَّكُمْ غَيْرُ مُعْجِزِي اللّهِ وَأَنَّ اللّهَ مُخْزِي الْكَافِرِينَ [التوبة : 2] وَأَذَانٌ مِّنَ اللّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ الأَكْبَرِ أَنَّ اللّهَ بَرِيءٌ مِّنَ الْمُشْرِكِينَ وَرَسُولُهُ فَإِن تُبْتُمْ فَهُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ وَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُواْ أَنَّكُمْ غَيْرُ مُعْجِزِي اللّهِ وَبَشِّرِ الَّذِينَ كَفَرُواْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ [التوبة : 3] إِلاَّ الَّذِينَ عَاهَدتُّم مِّنَ الْمُشْرِكِينَ ثُمَّ لَمْ يَنقُصُوكُمْ شَيْئاً وَلَمْ يُظَاهِرُواْ عَلَيْكُمْ أَحَداً فَأَتِمُّواْ إِلَيْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلَى مُدَّتِهِمْ إِنَّ اللّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ [التوبة : 4] فَإِذَا انسَلَخَ الأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُواْ الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُواْ لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ فَإِن تَابُواْ وَأَقَامُواْ الصَّلاَةَ وَآتَوُاْ الزَّكَاةَ فَخَلُّواْ سَبِيلَهُمْ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ [التوبة : 5]
کنار کشیدن از خدا و رسولش بسوی کسانی از مشرکان که با آنها عهد بستید 1 پس در زمین چهار ماه گردش کنید و بدانید که شما نمی توانید خدا را عاجز کنید و البته خدا خوار کننده ی کافران است 2 اعلانی از خدا و رسولش بسوی مردم است در روز حج اکبر که خدا و رسولش از مشرکین بیزار است و اگر توبه کنید برایتان بهتر است و اگر رو بگردانید بدانید که نمی توانید خدا را عاجز کنید و کسانی را که کافر شدند به عذابی دردناک بشارت بده 3 مگر کسانی از مشرکان که با آنها عهد بسته اید و آنها چیزی را پیمان شکنی نکرده اند و نخواستند که بر علیه شما کسی را پشتیبانی کنندپس عهد آنها را تا آخر مدت عهدشان ادامه دهید قطعآ خدا رعایت کننده ها را دوست دارد 4 سپس وقتی که ماه های حرام بسر آمد با مشرکین پیمان شکن پیکار کنید هر کجا که با آنها روبرو شدیدو آنها را محاصره کنید و دستگیرشان کنید و در همه جا در کمین آنها بنشینید ولی اگر توبه کردند و نماز بپا داشتند و زکات دادند راهشان را خالی کنید (کاری به کارشان نداشته باشید) البته خدا آمرزنده ی بخشنده است 5
اگر خوب به آیات دقت کنید خواهید دید که خدا و رسولش توسط مومنین به مشرکین مهلت چهار ماهه میدهند که توبه کنند و خود را  از آنها تبرئه میکنند و مبرا و بری از اعمال مشرکین میدانند و این نشان میدهد که این چهار ماه پشت سر هم هستند و اگر آنگونه که اصحاب حدیث می پندارند اگر سه ماه یکجا و یک ماه جدای از انها ماه حرام بود یا باید می گفت : یا سه ماه و یا یک ماه به انها مهلت میداد و اگر ماه های دیگری که بین ماه هایی که حدیث باوران به آن معتقد هستند نیز مورد محاسبه قرار گیرد تعداد این ماه ها بسیار بیشتر از چهار ماه میشود  اما قرآن دقیقآ از چهار ماه سخن میگوید و این برائت دقیقآ در آخرین ماه حرام یعنی ماه حج اعلان میشود بنا بر این نتیجه میگیریم که ماه های حرام پشت سر هم واقع شده و تعداد آنها چهار ماه است بنا بر آیه ی زیر
إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِندَ اللّهِ اثْنَا عَشَرَ شَهْراً فِي كِتَابِ اللّهِ يَوْمَ خَلَقَ السَّمَاوَات وَالأَرْضَ مِنْهَا أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ فَلاَ تَظْلِمُواْ فِيهِنَّ أَنفُسَكُمْ وَقَاتِلُواْ الْمُشْرِكِينَ كَآفَّةً كَمَا يُقَاتِلُونَكُمْ كَآفَّةً وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ [التوبة : 36]
البته تعداد ماه ها در پیشگاه خدا دوازده ماه است روزی که آفریدآسمانها و زمین را آفرید از آنها چهار ماه حرام است آن روش پایدار است پس در آن بر خود ستم نکنید و با مشرکین بصورت دسته جمعی نبرد کنید همانگونه که با شما بطور دسته جمعی میجنگند و بدانید که خدا با رعایت کننده هاست
نام ماه هایی که در قرآن امده
رمضان  و حج
دلیل دوم : حال اگر به نام ماه ها در قرآن نگاه کنیم در می یابیم که فقط نام 2 ماه در قران آمده ونام اولین ماه رمضان است که در سوره ی
بقره آیه 185 است که اولین ماه حرام است که  برخی چیزها در این ماه تحریم شده است مانند خوردن آشامیدن همبستر شدن با همسران و دومین ماهی که در قرآن از آن نام برده میشود و آخرین ماهی هم هست که قران از آن نام میبرد و آخرین ماه حرام هم هست حج است که 12 آیه بعد از 185 بقره که از اولین ماه حرام نام برده میشود به نشانه ی 12 ماه سال  است که قرآن از ان یاد میکند در سوره ی بقره آیه 197 است
دقت کنیم که نام اولین ماهی که برای اولین بار در قران می آید رمضان است و آخرین نامی که برای آخرین بار هم آمده حج است که در سوره ی حج آیه 27 آمده اگر خوب به ماه های قمری و ترتیب قرار گرفتن انها نگاه کنیم در می یابیم که بین ماه رمضان و ماه حج 2 ماه دیگر هم وجود دارند که چهار ماه حرام را کامل میکنند رمضان، شوال، ذیقعده و ذیحجه
با توجه به نکات ارائه شده در دلیل اول که چهار ماه حرام یقینآ پشت هم قرار گرفته اند بسادگی میتوان در یافت که شوال و ذیقعده هم لزومآ ماه حرام هستند

شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِيَ أُنزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِّلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِّنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ فَمَن شَهِدَ مِنكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَمَن كَانَ مَرِيضاً أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَيَّامٍ أُخَرَ يُرِيدُ اللّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلاَ يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَلِتُكْمِلُواْ الْعِدَّةَ وَلِتُكَبِّرُواْ اللّهَ عَلَى مَا هَدَاكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ [البقرة : 185]
ماه رمضان که در آن قرآن نازل شد هدایتی است برای مردم و روشنگریهایی از هدایت و جدا کننده ی حق و باطل است  پس  هر کس از شما که (در شهر خود) حضور دارد ماه را روزه بدارد و آنکس که  مریض باشد یا بر سفر باشد (و نتواند روزه بگیرد )پس (به اندازه ی) تعدادش از روزهای دیگر (روزه بگیرد) خدا برای شما آسانی را می خواهد و برای  شما سختی را نمی خواهد و تا کامل کنید تعداد (روزه ها ) را و بزرگ بدارید خدا را بر آنچه هدایت کرد شما را و شاید شما تشکر کنید 185
 الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَّعْلُومَاتٌ فَمَن فَرَضَ فِيهِنَّ الْحَجَّ فَلاَ رَفَثَ وَلاَ فُسُوقَ وَلاَ جِدَالَ فِي الْحَجِّ وَمَا تَفْعَلُواْ مِنْ خَيْرٍ يَعْلَمْهُ اللّهُ وَتَزَوَّدُواْ فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوَى وَاتَّقُونِ يَا أُوْلِي الأَلْبَابِ [البقرة : 197] حج ماه هایی معلوم است و آنکس که در آنها حج بر او واجب شد پس آمیزش نکند و نه نافرمانی و نه منازعه در حج نیست و آنچه از خوبی انجام بدهید  خدا آن را میداند و توشه بردارید پس قطعاً مرغوبترین توشه رعایت حدود خداست و حدود من را رعایت کنید ای صاحبان اندیشه ﴿۱۹۷
محرم الحرام از کجا آمده آیا محرم ماه حرام نیست ؟
با یک دید اجمالی در تاریخ و تقویم های پیشینیان میتوان در یافت که نام محرم در ابتدا صفر الاول بود و ماه صفر را صفرالاخر می نامیدند و ماه های قمری قبلآ ترتیبشان این گونه بود  
صفر الاول ، صفرالاخر، ربیع الاول، ربیع الثانی، جمادی الاول، جمادی الثانی، رجب، شعبان، رمضان، شوال، ذیقعده و ذیحجه
اطلاعات تاریخی در مورد گاه شماری ها
. برخلاف تصور عموم، تقویمی كه امروز از آن استفاده می‌كنیم، قدمت 1386 ساله ندارد، بلكه در همین دو قرن اخیر تدوین شده است.
اولین بار عبارت « هجری شمسی» در تقویم رسمی سال 4-1303 هجری قمری آمد. این تقویم را عبدالغفارخان نجم الدوله         ( 1259 - 1326 ق) استخراج كرده بود كه در بالای صفحات آن برای نخستین بار عبارت سال هجری شمسی 1265 به چشم می آید. البته عبدالغفارخان نجم الدوله در سالهای بعد و در تقویم های آن روزگار كه به صورت دفترچه ای منتشر می شد، ستون جدیدی برای روزها و دوازده برج حَمَل، ثور، ... و حوت، به طور مرتب درج می كرد و بدین ترتیب وی برای اولین بار تقویمی را اختراع و ابداع كرد كه امروزه به نام «تقویم هجری شمسی بُرجی» معروف شده است. تا قبل از این تاریخ، تقویمی كه اساس آن شمسی و مبداء آن هجرت حضرت محمد(ص) از مكّه به مدینه باشد، در ایران رایج نبوده است
. تاریخ نویسان و سایر پژوهشگران دربارة چگونگی پیدایی و سیر تحول تقویم هجری قمری در بخش‌های مختلف جزیره العرب، در 18 سال نخست پس از هجرت پیامبر اكرم(ص) اختلاف نظر دارند. هر یك از این پژوهشگران با استناد به آیات شریفة قرآن مجید كه موضوع آن نجوم و تقویم است و نیز به استناد قراردادها، صلح نامه ها، فرامین و نامه‌های نوشته شده در این سال ها و انبوه روایات نقل شده در كتب تاریخ و علوم دینی دورة اسلامی، نظراتی متفاوت و گاه متناقض، اظهار كرده‌اند؛ اما تا كنون‌، هیچ یك از آنها از دایرة فرض و گمان فراتر نرفته‌اند
واحد زمان
کوچکترین واحد زمان که بین همه ی تقویم ها مشترک است، شبانه روز است. واحد بزرگتر، واحد هفته است که از پدیده های تکرار شوندهی طبیعت گرفته نشده است. مبنای انتخاب هفته به عنوان یک واحد زمانی، هفت جرم آسمانی غیر ستارهای هستند که با چشم غیر مسلح می توانیم آنها را در آسمان شب ببینیم. گذشتگان، پنج سیاره ی منظومه ی شمسی یعنی عطارد، زهره، مریخ، مشتری و زحل را به همراه ماه و خورشید، مقدس می دانستند، و تصور می کردند آنها هفت الهه هستند که هر کدام در یک مدار (فلک) به دور زمین میگردند. آنها هر روز برای یکی از این الهه ها مراسم خاصی را اجرا میکردند و این مراسم در دوره های هفت روزه تکرار می شدند. پس از هفته، می رسیم به واحد ماه. برخی تقویم ها بر اساس ماه قمری و برخی دیگر بر اساس ماه های قراردادی تنظیم میشوند. انسانها از زمان های گذشته شاهد بودند که هلال ماه هر شب تغییر میکند. آنها دریافتند که فاصله ی زمانی میان دو هلال یکسان حدود ۲۹٫۵ شبانه روز است. به این دوره، ماه قمری می گویند.
واحد دیگر زمان، سال است. سال خورشیدی و سال قمری دو واحدی است که در تقویم ها شناخته میشود. سال خورشیدی یا شمسی برابر با مدت زمانی است که زمین یک بار به دور خورشید میگردد. در گذشته که انسان ها از گردش زمین به دور خورشید آگاه نبودند، با کمک مشاهدات اخترشناسی دریافتند که زاویه ی تابش خورشید روز به روز تغییر میکند. یعنی در روزهای مختلف سال، در یک ساعت معین از روز، مثلاً به هنگام ظهر، مکان خورشید در آسمان یکسان نیست و در نتیجه طول سایه ی اجسام در ظهر روزهای مختلف سال، تغییر میکند و پس از گذشت ۳۶۵ روز و ۵ ساعت و ۴۸ دقیقه و ۴۶ ثانیه، زاویه ی تابش خورشید و موقعیت سایه ها دوباره به وضعیت قبلی خود برمیگردد. بعضی تقویم ها مانند تقویم رسمی کشور ما و بسیاری از کشورهای شرق آسیا و نیز تقویم میلادی بر اساس سال خورشیدی تنظیم میشوند. بعضی تقویم های دیگر مانند تقویم مذهبی ما و نیز تقویم اکثر کشورهای عربی، بر اساس سال قمری تهیه و تنظیم میشوند. سال قمری شامل دوازده دورهی هلالی ماه و معادل ۳۵۴ روز است.
تقویم دیگری نیز وجود دارد که تقویم شمسی- قمری نامیده میشود. در این تقویم از ماه های قمری استفاده میشود ولی سال آنها خورشیدی است. برای اینکه ۱۱ روز اختلاف سال شمسی و قمری را جبران کنند، معمولاً هر دو یا سه سال یک بار، یک ماه به سال قمری افزوده میشود و این سال ۱۳ ماهه را سال کبیسه می نامند. یکی از تقویم های هندی و نیز تقویم مذهبی یهودیان، این گونه است
  سال شمسی حقیقی
مدت زمان بین دو عبور متوالی مرکز خورشید از نقطه اعتدال بهاری است و مدت متوسط آن در ساعت 12 زیجی تاریخ صِفر ژانویه 1900 میلادی، 24219878/365 شبانه‌روز یا معادل 365 شبانه‌روز و 5 ساعت و 48 دقیقه و 97/45 ثانیه حساب شده است. مدت متوسط سال شمسی حقیقی، ثابت نیست و سالانه معادل 0000000614/0 شبانه‌روز یا 00530/0 ثانیه از مدت متوسط سال شمسی حقیقی کاسته می‌شود. مدت متوسط سال شمسی حقیقی ثابت نیست و بر اثر تغییرات تعدادی از مشخصه های نجومی، تغییر می‌کند. (صیاد 1373، ص 29)
تقویم هجری شمسی بُرجی
مبدا تقویم هجری شمسی بُرجی، اول بهار سال شمسی است که در آن هجرت حضرت محمد(ص) از مکّه به مدینه اتفاق افتاده است.
اولین بار عبارت « هجری شمسی» در تقویم رسمی سال 4-1303 هجری قمری آمد. این تقویم را عبدالغفارخان نجم الدوله ( 1259 - 1326 ق) استخراج کرده بود که در بالای صفحات آن برای نخستین بار عبارت سال هجری شمسی 1265 به چشم می آید. البته عبدالغفارخان نجم الدوله در سالهای بعد و در تقویم های آن روزگار که به صورت دفترچه ای منتشر می شد، ستون جدیدی برای روزها و دوازده برج حَمَل، ثور، ... و حوت، به طور مرتب درج می کرد و بدین ترتیب وی برای اولین بار تقویمی را اختراع و ابداع کرد که امروزه به نام «تقویم هجری شمسی بُرجی» معروف شده است. تا قبل از این تاریخ، تقویمی که اساس آن شمسی و مبداء آن هجرت حضرت محمد(ص) از مکّه به مدینه باشد، در ایران رایج نبوده است. ( صیاد 1375، ص 111)
نوروز (اولِ حَمَل) و کبیسه‌های تقویم هجری شمسی برجی از طریق محاسبه لحظه تحویل سال و مقایسه آن با لحظه ظهر حقیقی تعیین می‌شود. سال کبیسه هر چهار و گاهی هر پنج سال یکبار اتفاق می‌افتد. دوره دوم مجلس شورای ملی ایران در ماده 3 قانون محاسبات عمومی، مصوب 21 صفر 1329 مطابق 2 حوت 1289، تقویم هجری شمسی بُرجی را به عنوان مقیاس رسمی زمان در محاسبات دولتی پذیرفت(صیاد 1373، ص 29)
ردیف
نام
معنی
1
حَمَل
بره
2
ثور
گاو
3
جوزا
دوپیکر
4
سَرَطان
خرچنگ
5
اسد
شیر
6
سنبله
خوشه
7
میزان
ترازو
8
عَقرب
کژدم
9
قوس
کمان، کماندار
10
جَدی
بزغاله
11
دَلو
آب‌دهنده، آبکش
12
حوت
دوماهی
جدول 1
تقویم هجری شمسی
در تقویم رسمی فعلی در ایران و افغانستان گاهشماری خورشیدی برپایه ی تقویم جلالی است که به سلطان جلالالدین ملکشاه سلجوقی منسوب است. مبدأ گاهشماری هجری خورشیدی مانند گاهشماری هجری قمری، هجرت پیامبر اسلام از مکه به مدینه در تاریخ ۲۴ تیر سال یکم هجری خورشیدی (۱۶ ژولای ۶۲۲ میلادی) است.
ردیف
نام
معنی
1
فروردین
نیروی پیش‌برنده
2
اردیبهشت
راستی و پاکی
3
خرداد
کمال و رسایی
4
تیر
باران
5
مرداد
جاودانگی و بی مرگی
6
شهریور
کشور برگزیده
7
مهر
عهد و پیمان
8
آبان
آبها
9
آذر
آتش
10
دی
آفریدگار، دادار
11
بهمن
اندیشه نیک
12
اسفند
فروتنی و بردباری
جدول 2
برگرفته از: پارس لِرن


تاریخچه تقویم شمسی و قمری چیست

سال ۴۶۷ در زمان سلطنت جلال الدین ملکشاه سلجوقی و وزارت خواجه نظام الملک ، چون خواستند ترتیب تقویم یعنی محاسبه سال و ماه را بر طبق قوانین نجومی و دقیق معین کنند، گروهی از دانشمندان آگاه به علم نجوم را برای این کار انتخاب کردند و آنها مامور بودند تا محاسبه را ترتیب دهند و این محاسبه ، درست ترین و دقیق ترین محاسبه سال شماری و معروف به تقویم جلالی است و خیام یکی از این دانشمندان و گویا سرپرست این گروه بوده است.
تاریخچه تقویم شمسی و قمری چیست
هر دستگاه تقسیم زمان به سال ، ماه ، هفته و روز و جدولی که شامل این تقسیمات است ، به تقویم یا تاریخ موسوم است.همه این دستگاه های قراردادی حساب زمان در نهایت به امور متناوب طبیعی و دوره های گردش طبیعی برمی گردد. در واقع باید گفت که تاریخ تقویم از زمانی شروع می شود که انسان به حال ماندگاری به زراعت پرداخت ؛ در نتیجه متوجه شد که موسم بذرافشانی به فواصل منظم همه ساله بازمی گردد.سپس به شمردن ایام میان دو موسم متوالی بذرافشانی پرداخت
سال شمسی
برای مصریان قدیم ، به مناسبت نقش حیاتی طغیان های سالانه رود نیل در اقتصاد زراعتی آنها و به ترتیب نسبتا منظم این طغیان ها، سال شمسی اهمیتی بیش از سال قمری داشت.به همین دلیل ، از زمانهای بسیار دور، تقویم شمسی خالص ، جایگزین تقویم قمری بدوی شد. سال شمسی به ۳ فصل ۴ ماهه تقسیم می شد.هر ماه ۳۰ شبانه روز بود و پس از ۱۲ ماه ، ۵ روز اضافی درج می شد و به این ترتیب ، سال درست ، مرکب از ۳۶۵ شبانه روز بود.در سالی که این تقویم اختیار شد، اولین روز اولین ماه ، مقارن ، رصد تشریق شعرای یمانی آغاز شد و انتخاب آن مسلما به این سبب بود که تقریبا مقارن آغاز طغیان نیل و انقلاب صیفی بود

تقویم جلالی یا ملکی
تقویم شمسی که در زمان جلال الدوله ملکشاه سلجوقی تاسیس شد و در قسمت اعظم ایران رواج یافت ، همان تقویمی است که امروزه رایج است.مبدا این تقویم روز جمعه ۹ رمضان ۴۷۱ هجری قمری است. سال جلالی از اول بهار آغاز می شود و ۱۲ ماه ۳۰ روزه و ۵روز اضافی به دنبال ماه دوازدهم دارد. روز اول سال جلالی ، یعنی روز ورود خورشید به اعتدال بهاری با روز ورود خورشید به نخستین درجه حمل انطباق یافت با این قرارداد، سال جلالی به عکس سال مسیحی که در هر ۱۰ هزار سال ، قریب ۳ روز با سال شمسی اختلاف پیدا می کند، همیشه مطابق با سال شمسی قرار دارد و آن را می توان دقیق ترین تقویم جهان دانست ؛ ولی سالهای کبیسه در تقویم جلالی ، ثابت نیستند و کبیسه کردن موقوف به نتایج رصد هر سال است د

تقویم های زرتشتی
زرتشتی گری در دوره ساسانی رواج یافت. پس از قبول اسلام توسط ایرانیان و مسلمان شدن بسیاری از ایرانیان ، زرتشتیان در مناطق مختلف پخش شدند که باعث پیدایش تقویم های گوناگون شد.تقویم زرتشتی ، خورشیدی است و با زمان تاجگذاری آخرین پادشاه زرتشتی ، یزدگرد سوم ، شروع می شود.سال تقویم اوستایی (زرتشتی) در هر ۴ سال ، یک شبانه روز یا به طور دقیق تر در هر ۱۲۸ سال ، ۳۱ شبانه روز از سال شمسی حقیقی عقب می افتد و در نتیجه ، مثلا نوروز در طول سال تغییر می کند.در باب تنظیم زمان در ایران باستان ، اطلاعات قطعی در دست نیست. احتمالا در بدو امر، سال قمری ایجاد شده ، ولی ظاهرا میان مردم کشاورز و گله دار، که اساس کارهایشان بر فصول طبیعی است ،باید بزودی ترتیب کبیسه ای داده شده باشد.اولین شکل تقویم که از آن نزد اقوام ایرانی خبر داریم ، تقویم اوستایی قدیم است که قمری - شمسی و آغازش بر پایه انقلاب سیفی بوده است.بعید نیست که در نتیجه مهاجرت اقوام ایرانی و به اقتضای آب و هوا یا به واسطه رابطه ای که با تمدن بابلی و آشوری داشتند، مبدا سال آنها تغییر کرده باشد. نشانه این تقویم پارسی قدیم در کتیبه های داریوش پیدا شده است.تقویم اوستایی در تمام جزییات با تقویم مصری مطابق است و هر روز ماه ، چنان که در مصر معمول بوده ، به یک فرشته موکل منسوب و به اسم او موسوم است و البته تنها مشکل در این تقویم ، همانند بسیاری از تقویم های دیگر، کبیسه گیری بوده است که این مشکل با به وجود آمدن تقویم جلالی تا حدودی حل شد.
بنده خدا  27/11/91

۴ نظر:

ناشناس گفت...

سلام و عرض ادب خدمت شما دوست عزیز
چند روزی هست که بنده با وبلاگ شما اشنا شدم و مطالب گرداوری شده شما رو مطالعه میکنم.
ابتدا از مطالب تهیه شده خیلی تشکر میکنم و البته یه سری سوالات برای من پیش اومده است .
سوال اول بنده در رابطه با حمله اعراب به ایران است
در این مطالب تقویم عرض کردید که بعد از حمله اعراب به ایران زرتشتیان پراکنده شده اند و در جای دیگر نوشته اید اصلا حمله ای به ایران نشده است و افسانه هست !؟

دلیل این تناقض چیست ؟

ناشناس گفت...

سلام و عرض ادب خدمت شما دوست عزیز
چند روزی هست که بنده با وبلاگ شما اشنا شدم و مطالب گرداوری شده شما رو مطالعه میکنم.
ابتدا از مطالب تهیه شده خیلی تشکر میکنم و البته یه سری سوالات برای من پیش اومده است .
سوال اول بنده در رابطه با حمله اعراب به ایران است
در این مطالب تقویم عرض کردید که بعد از حمله اعراب به ایران زرتشتیان پراکنده شده اند و در جای دیگر نوشته اید اصلا حمله ای به ایران نشده است و افسانه هست !؟

دلیل این تناقض چیست ؟

ناشناس گفت...

سلام

اینکه تنها منبع شما قرآن است برای بنده بسیار خوشحال کننده است.
درباره مقاله اتان :
اینکه ماه های حرام این 4 ماه معروف محرم و رجب و ... نیستند شکی نیست. اما اینکه رمضان و شوال و ذیقعده و ذی الحجه هستند زیاد دلایتان قانع کننده نبود. ما از آیات می توانی دریابیم که ماه های حرام پشت سر هم هستند اما اینکه کدام ها هستند در قرآن ذکر نشده و این ماه هایی که شما از آنها به عنوان ماه حرام نام بردید به همراه دلایل زیاد قانع کننده نبود . Saeed Rezaei
پاینده باشید

karim eslami گفت...

سلام ناشناس گرامی
در ارتباط با مطلبی که میفرمایید اعراب به ایران حمله کردند من مطالب سایت را نقل قول کرده ام و برسم امانت باید مطالب نویسنده عینآ نقل میشد اما نظر من همان است که در وبلاگم نوشته ام و اعراب هرگز به ایران حمله نکرده اند